بر دست نیازم ببار
آنگاه که در کوچه های پر پیچ و خم و پر خطر دنیا با کوله باری از رنج و عدم ، تنها و بی کس می مانم آنگاه که حاجتی بار دلم می افکند و نیاز مهمان زندگیم می شود مهربانا? تنها به سوی تو رو می کنم ? توئی که مرا از صحرای عدم تا اقلیم وجود آورده ای . توئی که مرا آورده ای و دنیا دنیا نعمت و احسان در ظرف وجودم ریخته ای و اینک. با هر نفسی ? قدمی و مرتبه ای لبریز نیازم. روی حاجتم به درگاه توست? و عطشناک خواسته هایم فقط به لطف تو لبریز می گردد.
دیگران که خود سرشار از نیازند? چگونه مرا از اجابت پر کنند. هرگز نمی توانند و من نیز هرگز از آنان نمی طلبم . فقط به سوی تو. فقط به سوی تو رو می آورم و دست نیاز به سوی تو دراز میکنم و به درگاه تو ندای دعا بلند می کنم. پس مهربانا ? عزیزا ?رحیما پیمانه حاجتم را خالی برمگردان. دست رد بر سینه سراسر تمنایم مزن ? نگاه امیدم را به تاریکی ناامیدی مکشان ? تو خود گفتی که تو را بخوانم تا اجابتم کنی . گفتی که به من نزدیکیو چون تو را بخوانم پاسخم خواهی داد.
تو را نسزد که در دعا برویم بگشایی و در اجابت را ببندی زبان نیازم دهی و به کلام اجابت با من سخن مگوئی. تو کریم تر از آنی . تو رئوف تر از آنی که چشم به نیاز من بدوزی و باران اجابت بر آن نباری . دست خواهشم را کوتاه کنی و پاسخم نگوئی . که گفته اند بر شما باد دعا کردن که به هیچ چیز ?به مانند ان به خدا نزدیک نمی شوید.
مهربانا،عزیزا ،رئوفا من بنده توام و دست نیازم فقط به سوی توست از تو که از هر چیزی بی نیازی طلب حاجت می کنم.ابر کریمانه جود و بخششت را بر زندگی ام سایه افکن گردان و باران اجابتت را همواره بر دست نیازم ببارای کریم بخشنده.